خندیدن به هر قیمتی!







اینكه «اخراجی‌ها2» با استقبال مردم مواجه شود، كاملا قابل پیش‌بینی بود.
2سال پیش قسمت اول «اخراجی‌ها» موفق به خلق ركورد تازه‌ای در گیشه شده و عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود كرده بود. با این پیش‌زمینه و با توجه به استقبالی كه تماشاگران در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر از «اخراجی‌ها2» به عمل آوردند، می‌شد پیش‌بینی كرد كه در اكران عمومی مردم از دومین ساخته ده‌نمكی استقبال كنند، اما هیچ‌كس، حتی سازندگان فیلم تصور چنین فروش فوق‌العاده‌ای را نداشتند. «اخراجی‌ها2» در حالی در اكران نوروزی 88 روی پرده آمد كه «درباره الی» در آخرین لحظات از نمایش عمومی بازمانده بود.
سالن‌هایی كه قرار بود فیلم اصغر فرهادی را اكران كنند، میان دیگر فیلم‌های اكران نوروزی تقسیم شد و در این میان سهم «اخراجی‌ها2» بیشتر از دیگر فیلم‌ها بود. اما با در اختیار داشتن 28 سالن هم كسی انتظار نداشت، «اخراجی‌ها2» در 4روز اول نمایش خود در تهران به مرز نیم میلیارد تومان فروش برسد. در رؤیایی‌ترین افتتاحیه تاریخ سینمای ایران، فیلم ده‌نمكی در روزهای نوروز حتی در سانس 5 صبح نیز به نمایش درآمد. در شهرستان‌ها هم فروش فیلم فوق‌العاده بود و حالا و پس از گذشت نزدیك به 3 هفته از اكران فیلم، صحبت از این است كه فروش «اخراجی‌ها2» در مجموع تهران و شهرستان‌ها به رقم 10 میلیارد تومان برسد.
«اخراجی‌ها2» حتی اگر از نظر اهل فن، ضعیف‌ترین فیلم‌ سال هم باشد، مردم راه خود را می‌روند. ده‌نمكی با 2 فیلمی كه تا به امروز كارگردانی كرده نشان داده نبض مخاطب را در اختیار دارد. «اخراجی‌ها2» با تمام انتقادهایی كه به آن وارد شده، رونق فوق‌العاده‌ای به گیشه داده است و سینمایی كه سال‌هاست با بحران مخاطب مواجه است حالا فیلمی در اختیار دارد كه سینماهای نمایش دهنده‌اش بعضی شب‌ها تا صبح آن را برای تماشاگران مشتاقش نمایش داده‌اند. اما اینكه چرا مردم از «اخراجی‌ها2» چنین استقبالی به عمل آورده‌اند یك داستان دیگر است...

سیروس تسلیمی
در بیان عواملی كه باعث پرفروش شدن فیلمی همچون «اخراجی‌ها2» می‌شود به شرایط خوب اكران این فیلم اشاره كرده و می‌گوید: معمولا در تمام دنیا وقتی قسمت اول یك فیلم پرفروش می‌شود قسمت دوم آن هم با مهیا شدن شرایط، تولید می‌شود و چون تماشاگر تصویر ذهنی خوبی از آن فیلم دارد بازهم به تماشای آن می‌نشیند كه البته ساز و كارهای فیلمسازی در ایران معمولا هیچ وقت اجازه نمی‌دهد كه قسمت دوم یك فیلم پرفروش باز هم ساخته شده و روی پرده برود! دیگر اینكه فیلم‌های دیگری كه در كنار این فیلم در ایام نوروز اكران شد، اغلب درام بود و مناسب شرایط نوروز نبود.
«اخراجی‌ها 2» رقیب قدرتمندی نداشت كه در ژانر كمدی باشد و فیلم‌های «سوپراستار»، «وقتی همه خوابیم» و «بیست» از این نظر توان رقابت با این فیلم را نداشتند. دلیل دیگر اینكه ما همیشه در 5 گروه سینمایی فیلم‌ها را اكران می‌كنیم اما امسال با حذف فیلم «درباره الی» از برنامه اكران نوروزی، سینماهای این فیلم نیز اغلب به فیلم «اخراجی‌ها2» اختصاص یافت. نكته دیگری كه به فروش خوب فیلم «اخراجی‌ها2» كمك كرد ضعیف بودن برنامه‌های تلویزیون در ایام نوروز بود. مجموعه‌های نوروزی امسال در چند سال اخیر بسیار ضعیف و غیرجذاب بودند.
گذشته از همه اینها، یك ژانر موفق سینمایی كه همیشه مورد توجه بوده، ژانر كمدی جنگی است؛ مخصوصا در كشورهایی كه خودشان مدتی درگیر جنگ بوده‌اند و آن را از نزدیك لمس كرده‌اند، این فیلم‌ها اغلب مورد توجه قرار می‌گیرند. در كشور ما به دلایل مختلف، هیچ وقت در فیلم‌های جنگی به خاطر آن حالت فرازمینی‌ای كه به رزمنده‌ها داده می‌شد، از ژانر كمدی استفاده نمی‌شد و حتی فیلم‌های غیر‌كمدی نیز در این ژانر كمتر ساخته شده است؛ یعنی عملا ما یك ژانر پرفروش را از دست داده بودیم. اما كارگردان این فیلم با تیزهوشی‌ای كه به خرج داد از این موقعیت به وجود آمده استفاده كرد و البته با دریافت پروانه ساخت و نمایش، این فیلم را روانه سینماها كرد. البته در این مورد می‌توان گفت كه كمدی جنگی هنوز ابتدای راه است و شاید در آینده این شرایط برای دیگر فیلمسازان نیز مهیا شود.
این تهیه‌كننده، دلیل استقبال مخاطب عام از فیلم «اخراجی‌ها2» با وجود نظر نه چندان مثبت منتقدان و كارشناسان سینمایی در ارزیابی این فیلم را به تفاوت دیدگاه‌های این دو قشر ارتباط داده و می‌گوید: منتقدان نگاه متفاوتی دارند و ارزشگذاری آنها بر پایه استانداردهایی است كه در حرفه آنها وجود دارد اما مردم ما كه معمولا مطالعه كمی دارند و حتی خیلی كم روزنامه می‌خوانند اغلب حتی از نظرات منتقدان آگاه نمی‌شوند. مردم در ایام نوروز به‌دنبال شادتر بودن هستند و از هر تبلیغ و سلیقه و سابقه‌ای كه آنها را به سمت خندیدن سوق دهد استقبال می‌كنند.
فیلم‌های كمدی كه مورد پسند منتقدان باشد همیشه كم بوده و در كشور ما هم همین‌طور است. شاید اگر مردم ما روزنامه‌خوان بودند این اتفاق به شكل دیگری رخ می‌داد و از این فیلم با توجه به‌نظر كارشناسان سینمایی، استقبال زیادی نمی‌شد. اما «اخراجی‌ها2» با هوشمندی روی لبه خط قرمزها حركت كرده و با اسطوره‌ها شوخی كرده؛ اتفاقی كه پیش از این در سینمای ما رخ نداده و مسلما این موارد، مورد توجه عامه مردم قرار می‌گیرد. توده افراد سینمارو، از طبقه متوسط اجتماع هستند كه می‌خواهند با ارزان‌ترین تفریح كه همان سینماست وقت بگذرانند و به بقیه مسائل كاری ندارند.
این تهیه‌كننده، فاصله نظر نخبه‌ها از نظرات توده مردم را یك مسئله تاریخی عنوان كرده و معتقد است در جوامعی كه هنوز دموكراسی به معنای واقعی آن برقرار نشده همیشه این اتفاق رخ می‌دهد. او می‌گوید: در جوامعی كه سرانه مطالعه و فعالیت‌های فرهنگی از قبیل مراجعه به سالن‌های نمایش و سینما و حتی شبكه‌های خصوصی تلویزیونی قابل توجه است، این فاصله كمتر است؛ یعنی مردم اندیشه، خط‌ مشی سیاسی و حتی معیشت تقریبا مشابهی دارند اما زمانی كه اختلاف طبقاتی در جوامع شكل علنی‌تری پیدا می‌كند این شكاف نیز عمیق‌تر می‌شود؛ هر چند كشور ما این روزها به سمت توسعه پیش می‌رود و از طریق گستردگی رسانه‌ها به‌زودی این شكاف كمتر می‌شود.
آیا فروش استثنایی فیلمی چون «اخراجی‌ها2» نشانه نزول سطح سلیقه مخاطب نیست؟ تسلیمی در پاسخ به این سؤال، گریز از روزمرگی را دلیل محكم‌تری عنوان كرده و می‌گوید: مردم ما از روزمرگی خسته شده‌اند و به‌دنبال تنوع هستند. وقتی مردم بعد از پشت‌سر گذاشتن یك دوره جنگ و شرایط بحرانی از نظر روحی خسته‌اند به‌دنبال تفریحات سهل الوصول می‌روند. آنها به تماشای فیلم كمدی می‌نشینند؛ فارغ از اینكه این فیلم از نظر دارا بودن ارزش‌های سینمایی چه نمره‌ای می‌گیرد. هر چند در نهایت باز هم جای تأسف است كه فیلم‌های فرهنگی ما در انبارها خاك می‌خورند و اكران نمی‌شوند.

در شرایط بحرانی، سهل‌پسندی طبیعی است

جواد طوسی در مورد پرفروش شدن فیلمی چون «اخراجی‌ها2» ترجیح می‌دهد به‌طور كلی دلایل استقبال عامه مردم از یك فیلم را بدون تمركز روی یك فیلم خاص برشمرد. او می‌گوید: اساسا فروش غیرقابل پیش‌بینی یك فیلم از یك جهت می‌تواند ما را ملزم به آسیب شناسی وضعیت سینمای ایران بكند. آیا در شرایط امروز سینمای ما، چنین فروشی بیانگر سیكل منطقی حاكم بر فضای فیلمسازی‌ ماست؟ پاسخ منفی است؛ چون در یك وضعیت متعادل و طبیعی فروش یك فیلم می‌تواند زمینه‌ساز رونق دهی وضعیت فیلمسازی‌ حاكم بر سینمای ایران باشد؛ یعنی ما نباید موضع گیری منفی در قبال آن داشته باشیم. اما این شرایط ما را سوق می‌دهد به شرایط استفهام و پرسش كه چرا فیلم «وقتی همه خوابیم» بیضایی كم فروش است یا چرا «سوپر استار» میلانی كه پیش‌بینی می‌شد پرفروش باشد نتوانسته به كف فروش منطقی برسد ولی اخراجی‌ها2 نزدیك به 2 میلیارد تومان در تهران فروخته است.
اگر بخواهیم به جزئیات خیره شویم در یك نگاه ظاهری و اولیه ممكن است این مطلب به ذهن برسد كه چرا وقتی اكران فیلم «درباره الی» براساس سیاست‌های مقطعی، توافقات به عمل آمده یا تصمیم تهیه‌كننده منتفی می‌شود تمام سینماهای آن به «اخراجی‌ها 2» می‌رسد و تقسیم بندی منصفانه نداریم و چرا به یك فیلم فرهنگی مثل «وقتی همه خوابیم» سینمای بیشتری اختصاص نمی‌یابد یا فیلمی مثل «سوپر استار» كه مخاطب‌شناسی گسترده و متكثر را در نظر دارد؛ فیلمی كه به گفته كارگردانش، جذابیت‌های تعمیم پذیری دارد. در مورد فیلم «سوپراستار» به مقوله كارگردانی اهمیت داده شده و تریبون فردی كارگردان و نگاه متعصبانه میلانی پربیراه نیست.
«سوپر استار» شاید در یك نگاه مضمون‌گرا فیلم راضی‌كننده‌ای نباشد و بتوان گفت از سازنده «دو زن» و «نیمه‌پنهان» انتظاری بیش از این می‌رفت ولی در یك نگاه كارشناسی الفبای فیلمسازی‌ در این فیلم رعایت شده است و می‌تواند در ارتباط با تماشاگر موفق باشد و منتقد هم واقع بینانه‌تر با ضعف‌های آن روبه‌رو شود. این مسائل البته در مورد «اخراجی‌ها2» بعید به‌نظر می‌رسد كه موضوعیت داشته باشد. موج‌هایی كه بعد از «اخراجی‌ها 2» در جشنواره پدیدار شد نشان داد كه در قیاس با «اخراجی‌ها1» از نظر كارگردانی در سطح پایین‌تری است.
اما آیا این شرایط و فضایی كه برای نمایش این فیلم فراهم شد می‌تواند در مورد هر فیلم دیگری اتفاق بیفتد و این سیاستگذاری و توافق بین سینمادار و تهیه‌كننده چقدر می‌تواند به نفع جامعه سینمایی ما باشد و چقدر نقطه آسیب‌پذیرش را متوجه سینمای ما می‌كند؟ نمی‌خواهم این سوءتفاهم ایجاد شود كه نباید برای سینمای پرمخاطب اهمیت قائل شویم اما سقفی از ظرفیت سینما باید اختصاص به این سینما پیدا كند چون شماری از تولیدات ما از مؤلفه‌های فرهنگی برخوردارند. سینماگری كه می‌خواهد مبتنی بر نگاه صادقانه این فضا را به ارتقای فرهنگی تبدیل كند جایگاهش كجاست؟ این نقطه آسیب‌پذیر این موضوع است.
این منتقد فاصله نگاه منتقدان و مردم را طبق تجربه تاریخی عادی دانسته و می‌گوید: مخاطب عادی ما- قشر معمولی جامعه- تا یك بستر‌سازی‌ منطقی مبتنی بر نگاه كارشناسانه صورت نگیرد خودش به پیشواز اثر می‌رود و این خمیر‌مایه و جوهره و استعداد را برای سوق پیدا كردن به این مسیر دارد. متأسفانه رسانه‌های ما هم به دلایل خاص خود، فضا را برای این سهل پسندی بیشتر آماده می‌كنند؛ رسانه‌ای مثل تلویزیون با آن برد ارتباطی، تولیدات مناسبتی ضعیفی را در ایام نوروز روانه آنتن كرد.
این مجموعه‌ها كه در طول 15 روز به نمایش درآمدند آیا قابل دفاع هستند یا لودگی و خندیدن صرف را مدنظر داشتند؟ زنگ تفریحی كه تاثیر خیلی آنی و گذرا دارد و برای طیفی از مردم عادی هم می‌تواند به كلیشه‌ای تمام عیار تبدیل شود. اینها سلیقه‌ای را در دراز مدت ایجاد می‌كند كه ما با نسخه‌های ژنریك آن در سینما هم مواجه می‌شویم. كم‌كم بازیگران تلویزیون هم به سینما می‌روند و پای ثابت انبوه تولیدات سینمایی و تلویزیونی می‌شوند. اینها در یك تعامل در بخش سینما و تلویزیون باعث می‌شوند در جهت ارتقای ذائقه تماشاگر هیچ برنامه‌ریزی‌ای صورت نگیرد. با یك نگاه دلسوزانه نباید این اتفاق بیفتد و نباید صرفا وقت پركردن هدف باشد.
مسئولان جدای از مسئولیت شغلی و حقوق‌بگیری صرف باید به فكر تغییر فضای فرهنگی و نقطه فكری مخاطب براساس دغدغه‌های مشترك باشند ولی این اتفاق نیفتاده و در چنین شرایطی یك فیلم می‌تواند چنین ترك‌تازی كند و بفروشد كه كاملا زاییده این شرایط است. این منتقد فضای سینمایی جامعه را برای چنین مسیر نامتوازنی كاملا مهیا دانسته و می‌گوید: «اخراجی‌ها2» اگر در زمان دیگری هم نمایش داده می‌شد بعید بود در چنین شرایط نامتعادلی بتواند به فروش خوبی دست پیدا كند. تا وقتی با چنین دورنمایی مواجهیم همین اتفاق می‌افتد و به گفته عوام بلیت این فیلم‌ها می‌برد. قطعا با این شرایط اخراجی‌ها 3 و4 هم در راه است.
این منتقد معتقد است كه مسیر فیلمسازی ده نمكی در 2فیلم اخیرش در مقایسه با 2مستندی كه ساخته بود و به‌ظاهر در آنها دغدغه‌های اجتماعی داشت كاملا عوض شده است. او می‌گوید: این كارگردان در یك نقطه وام‌گرفته شده از یك رخداد تاریخی نه چندان دور كه همان جنگ است، آن را با یك‌سری چیزهای دیگر مثل شوخی‌های سطحی كه می‌تواند دستمایه ساخت یك پیام كوتاه باشد، در یك حجم انبوه در یك اثر سینمایی استفاده می‌كند. اما اینها تا چه حد تاثیر‌دهی مطلوبی دارد؟
فیلمساز تا چه زمانی می‌تواند تمام عیار و صادقانه از این اثر دفاع كند؟ این موارد می‌تواند وضعیت كنونی سینمای ما را رقم بزند كه ما در شرایط بسامانی حركت نمی‌كنیم. انسان‌ها در قالب و دنیای خودشان می‌توانند تجربه‌های منطقی داشته باشند. ده‌نمكی می‌توانست در یك بستر صحیح، فیلمساز معقولی باشد ولی الان در ضمیر ناخودآگاه ایشان هم یك شرایط غیرعادی ثبت شده و معلوم نیست كه او بخواهد این مسیر را ادامه بدهد یا تغییرش دهد كه این به جوهره فردی این كارگردان بر‌می‌گردد كه اساسا تعریف او از زبان سینما و مخاطب و فرهنگ چیست؟
این منتقد فاصله نظر نخبگان با قشر عادی جامعه را ناشی از اشكال عمده‌ای كه در دوره‌های تاریخی- اجتماعی معاصر ما در نوع ارتباط بین طیف روشنفكر و عامه مردم وجود داشته دانسته و می‌گوید: بعضی معتقدند كه اساسا قرار نیست روشنفكر یك پل ارتباطی بین توده مردم و جامعه برقرار كند. ذات روشنفكری این است كه من در یك وضعیت فاصله گرفته شده بتوانم آن تشخص فرهنگی و دنیای فردی خود را به سرانجام برسانم. اگر این ارتباط برقرار شود زمینه انحرافی ایجاد می‌شود.
برخی روشنفكری را یك اتیكت می‌دانند به این دلیل كه فكر می‌كنند باید متفاوت باشند. من این اعتقاد را ندارم و تعریف این چنینی از روشنفكر ندارم. معتقدم روشنفكر باید هوشمندی تاریخی خودش را در جهت ایجاد یك ارتباط سالم و منطقی با طیف‌های اصلی جامعه و توده مردم داشته باشد. اگر درك درستی باشد، روشنفكر براساس شناخت و جهان بینی خود می‌تواند تمهیدات لازم را برای آشتی و ارتباط منطقی پیدا كند. اگر نگاه تردید‌آمیز از سوی مردم وجود دارد می‌توانیم آن را به یك آشتی تبدیل كنیم.
اگر درك درستی از شرایط و طبقه‌بندی اجتماعی وجود داشته باشد آن آشتی‌پذیری طبقاتی هم می‌تواند صورت بگیرد. آن وقت دیگر روشنفكر هم نمی‌گوید كه نگاه و سمت و سوی من باید متفاوت از توده مردم باشد. اگر فضای فرهنگی ما نتوانسته رشد منطقی و سالم داشته باشد به این خاطر است كه افرادی كه سنگ روشنفكری به سینه می‌زنند در خلوت و چهاردیواری در انبوهی از كتب خودشان را محصور كرده‌اند و الزامی به یك ارتباط بی‌واسطه اجتماعی نمی‌بینند. در این وضعیت قدر مسلم ما از این سیكل معیوب برخورداریم و در دوره‌های مختلف تاریخی-‌ اجتماعی با آن مواجه می‌شویم.
روشنفكر الان در وضعیتی نیست كه برای مردم عادی نسخه بپیچد. بخشی از این اشكال به آسیب‌شناسی حوزه روشنفكرانه جامعه ما برمی‌گردد. فروش 2 میلیاردی در سینمای ما چندان هم غیرمنتظره نیست اما ببینید ما چه شرایطی را پشت سر گذاشتیم كه این مسئله این‌قدر مورد توجه قرار گرفته است. تعاملی كه باید در طبقه‌بندی اجتماعی صورت می‌گرفت صورت نگرفته و انقطاع و گسست باعث شده این سهل‌پسندی و عدم‌تعادل موضوعیت پیدا كند و نقطه سیاستگذار جامعه سینمایی و حتی تلویزیون هم می‌تواند دامن زننده این مسئله باشد چون با یك برنامه‌ریزی و همفكری سالم و سازنده در جهت رفع بحران پیش قدم نمی‌شوند.

تماشاگر از واقعیت استقبال می‌كند

دكترمحمد تقی شیخی، جامعه‌شناس نیز دلیل استقبال عامه مردم از فیلم «اخراجی‌ها2» را به تمایل آنها به تماشای واقعیت‌ها ارتباط داده و می‌گوید: مردم به‌دنبال این هستند كه در فیلم‌ها و آثار هنری به تماشای واقعیت‌ها بنشینند. شاید به گمان آنها این فیلم توانسته یك تصویر واقعی از ایام جنگ و آدم‌های آن دوران ارائه دهد و این مسئله برای مردم قابل‌توجه است. فیلمی همچون «اخراجی‌ها2» حتی طبقات روشنفكری جامعه را كنجكاو می‌كند تا به تماشای آن بنشینند و فیلم را ارزیابی كنند. غیر از این مردم ما این روزها تماشای كمدی‌هایی كه به واقعیت نزدیك است را به تماشای فیلم‌های رمانتیك ترجیح می‌دهند كه البته این هم ناشی از اوضاع و شرایط جامعه ماست.

سینما رفتن مردم در هر شرایطی خوب است

علیرضا سرتیپی، تهیه‌كننده در بیان دلایل پرفروش شدن فیلم «اخراجی‌ها2» به چند مورد كلیدی اشاره كرده و می‌گوید: دلیل اصلی، سابقه‌ای است كه مخاطب از نسخه اول این فیلم در ذهن دارد، مورد بعدی تبلیغات خوبی است كه از طریق تلویزیون برای آن صورت گرفته و دیگر افزایش تعداد سالن‌های سینما و همچنین بازسازی سینماها در شهرستان‌هاست كه موجب شده تعداد سینماهای نمایش دهنده این فیلم افزایش پیدا كند.
از سوی دیگر به هر حال این فیلم كمدی است و مردم در ایام عید، ترجیح می‌دهند فیلم كمدی ببینند. این تهیه‌كننده در پاسخ به این سؤال كه چرا مردم از فیلمی كه منتقدان و كارشناسان سینمایی در ارزشگذاری خود عمدتا از آن به‌عنوان فیلمی ضعیف یاد می‌كنند این‌قدر استقبال می‌كنند می‌گوید: این را فراموش نكنیم كه در مجموع فروش خوب فیلم «اخراجی‌ها2» به نفع سینمای ماست. همیشه منتقدان نظرات خودشان را داشته‌اند كه با نظر عامه مردم متفاوت بوده ولی در مجموع هجوم مردم برای تماشای هر فیلمی به نفع سینمای ماست.
كارشناسان نظرات شخصی خود را مطرح می‌كنند. درست است كه پرمحتوا بودن یك فیلم در كنار پرفروش شدن آن ایده‌آل است اما این مسئله بحث دیگری است. حتی اگر فیلم‌هایی از این دست باعث پایین آمدن سطح سلیقه مخاطب شوند، باز هم به این دلیل كه به سینمای ما رونق می‌دهند فیلم‌های خوبی هستند. منتقدان سینمایی باید با تحقیق و كارشناسی دلایل استقبال مردم از این فیلم‌ها را بیابند اما در هر حال سینما رفتن مردم خوب است و چگونه بودن آن فیلم در مرحله دوم اهمیت قرار می‌گیرد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
منبع: hamshahrionline.ir
مطالب پیشنهادی:

0 نظرات:

ارسال یک نظر